«مراتب سعادت» در فلسفة اخلاق ارسطو
نویسنده
چکیده مقاله:
سعادت در فلسفة اخلاق ارسطو محوریت دارد. اما بین مفسران ارسطو دربارة چیستی سعادت، راه شناخت آن و برخی امور مرتبط دیگر، اختلاف نظر وجود دارد. جان مکدَوْل تفاسیری جدید از این مباحث به دست میدهد. به نظر او افعال درست، مقوّم سعادت هستند. تنها فضیلتمند میتواند چنین افعالی را بشناسد. ارزش این افعال واقعی است. دلیل اخلاقی از درون منظر فضیلتمند است. ارسطو هم با استناد به کارکرد انسان، از نظرش در باب سعادت دفاع بیرونی نمیکند. ما استدلال میکنیم که ارسطو به «مراتب سعادت» قائل است: «سعادت حیوانی»، «سعادت انسانی» و «سعادت الهی». مکدَوْل «سعادت حیوانی» و «سعادت الهی» را لحاظ نمیکند. ارسطو در مقام فیلسوف، بر اساس کارکرد زیستی انسان، دربارۀ این سه نوع سعادت و مراتب آنها استدلال میکند. و فضایل (رذایل) هستند که ارزش ذاتی دارند و ارزش افعال فرع بر ارزش آنهاست.
منابع مشابه
اخلاق نیکوماخوس ارسطو
در این مقاله، نظریه اخلاقی ارسطو از رهگذر بررسی انتقادی کتاب اخلاق نیکوماخوس بررسی قرار شده است. مفهوم محوری اخلاق ارسطو، مفهوم سعادت یا کامیابی است. سیر او در اخلاق به سوی مطلوبی است که فینفسه مطلوب باشد نه آن که به دلیل چیزی دیگر مطلوب باشد. به تعبیر دیگر، ارسطو در پی خیر برین بود. ارسطو انسان سعادتمند را انسان فضیلتمند میداند و تحلیل ارسطو از فضیلت، تأثیری چنان درازآهنگ داشته که در عصر ح...
متن کاملنظریه سعادت در فلسفه ارسطو
نظریه اخلاقی ارسطو تاثیر چشمگیری بر اندیشه اخلاقی در طول قرن های متوالی داشته و هنوز دارد. آخرین نمود این تاثیر را می تواند در نظریه اخلاقی موسوم به "اخلاق فضیلت مدار" که در فلسفه اخلاق جدید رواج دارد، یافت . ارسطو، اودایمونا (سعادت) را اصل دوم اخلاق می داند و نظام اخلاقی خود را بر محور آن سامان می دهد. فهم عرف برای او مهم است و بحث سعادت را هم از فهم عرف شروع و با استفاده از تحلیل لغوی نشان می...
15 صفحه اولرابطهٔ فضیلت و سعادت از نگاه ارسطو و غزالی
پرسش مهم فیلسوفان باستان علاوه بر پرسش از ماهیت فضیلت و چگونگی حصول آن، این بود که آیا فضایل برای انسان سودمندند؟ یعنی آیا فضایل سعادت انسان را به دنبال دارند یا نه؟ پرسش آنها در واقع پرسش از ارتباط میان سعادت و فضیلت بود، بدین معنا که آیا برای سعادت فضایل امری واجب و گریزناپذیرند یا خیر؟ ارسطو فضایل را برای حصول سعادت شرط لازم میدانست هرچند برخلاف افلاطون آن را شرط کافی نمیدانست. وی سعادت را...
متن کاملرابطه هنر و اخلاق در فلسفه ارسطو
از آنجا که ارسطو، در هر دو زمینة اخلاق و هنر دارای رسالاتی مستقل است، لذا مطالعة آن دو و توجه به رویکرد اخلاقی در هنر از مباحثی است که غالب شارحان فلسفة ارسطو به نحوی از انحا به آن پرداختهاند. اما نظریات ایشان دارای اختلافات و بعضاً تناقضات آشکار با یکدیگر، و گاه حتی در تقابل با آرای ارسطو است. این نکته را میتوان از یکسو ناشی از مفقود شدن بخشی از رسالة فن شعر و دیگر آثار ارسطو و از سوی دیگر، ...
متن کاملفضیلت، علم و سعادت مبنای اخلاق دکارت
این مقاله دربارۀ نظام اخلاقی در منظومۀ فکری دکارت است. در مرحلۀ اول این نوشتار میخواهیم نشان دهیم که حتی اگر بپذیریم دکارت یک نظریۀ منسجم و نظاممند اخلاقی پرورش نداده و بهطور خاصتر کتابی مستقل و صریح درخصوص فلسفۀ اخلاق ننوشته است، اما دغدغههای اخلاقی دارد و میان انواع سبکهای زندگی و رفتارهای مختلف تفاوت جدی مینهد. او در آثار گوناگون خود به اصول و مبانیای اشاره میکند که ما میتوانیم بر...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 14 شماره 31
صفحات 203- 230
تاریخ انتشار 2017-08-23
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023